جشن تولد یک سالگی دیانا
/ /
تو این روز پر از عشق
تو با خنده شکفتی
با یه گریه ی ساده
به دنیا بله گفتی
تولدت عزیزم پر از ستاره بارون
پر از بادکنک و شوق
پر از اینه و شمعدون
الهی که همیشه
واسه تبریک امروز
بیان یه عالم عاشق
بیاد هزار تا مهمون
تو این روز طلایی
تو اومدی به دنیا
وجود پاکت اومد
تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم
تو این ماه و تو این روز
از اسمون فرستاد
خدا یه ماه زیبا
دختر نازو خوشگلم تولدت مبارک. هنوزم باورم نمیشه که یکسال از زمینی شدنت گذشته. چقدر لحظه های با تو بودن برامون لذت بخشه. هر روز بهتر از دیروز. مامانی حسابی خوردنی شدنی. درست از روز 27 فروردین تاتی کردن های یواشکی تبدیل به راه رفتن و دویدن شده. همچنان دندون درنیاوردی!! حسابی زبون میرزی. کلمه هایی که به لغت نامه ات اضافه شده :
چی؟
چی یااااااا؟ = ( ترجمه) چیه؟
چی شو ؟ = (ترجمه) چی شده؟
ده = (ترجمه) همون عدد ده
هر حرفی بهت میزنم بهم میگی : چی؟ حال بیا صد بار اون حرف رو تکرار کن! بازم می گی : چی؟ و امااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
جشن تولد یکسالگیت به نحو احسنت برگزار شد. یک جشن تولد بزرگ با یک میزبان کوچک. به همه خیلی خیلی خوش گذشته بود. صبح روز 28 فروردین ساعت 8:30 بیدار شدی با هم صبحونه خوردیم بعد من رفتم ارایشگاه و شما با بابا اصغر توی خونه موندی . بعدش سه تای رفتیم کیک تولدمون رو از قنادی گرفتیم و ساعت 15:45 به هتل پارس رسیدیم. مراسم جشن تولد از ساعت 17 تا 19:30 بود که مهمونا چون دیگه نتونسته بودن صبر کنند یواش یواش از ساعت 16:30 تشریف اوردن!! چون شما از صبح نخوابیده بودی و از طرفی معی ( شیر) نخورده بودی بی تابی می کردی و به غیر از بغل خودم بغل هیچ کس نرفتی. واسه همین از اول تا آخر مراسم بغل من بودی. سه دست لباس عوض کردی. کیک تولدت رو هم خوت با چنگال خوردی.اونقدر به همه مون خوش گذشت که نگو . همه می گفتن بهترین جشن تولدی بود که تا حالا دیده بودیم. بزرگترین هدیه ی تولدت این بود که مهمونای عزیزمون توی جشن تولدت شرکت کرده بودن و توی شادی ما شریک شده بودن. جا داره اینجا از همه ی مهمونامون تشکر ویژه بکنم ، هم به خاطر حضور گرمشون و هم به خاطره هدیه های قشنگشون. یه توضیح هم بدم که چون دیوارهای تالار آینه کاری بودن بیشتر عکس هامون خانوادگی از اب دراومدن واسه همین از گذاشتن توی وبلاگ معذورم . ولی مثل همیشه همه ی عکس هامون رو میزنم به سی دی و توی صندوقچه ی خاطراتت میذارم که خودت وقتی بزرگ شدی با دیدنشون لذت ببری. خیلی دوست داریم دختر یکی یدونه ی مامان و بابا
ساعت زمینی شدن : 9:20
کارت دعوت - تم جشن تولد عدد 1
دستای کوچولوی دیانا
محتوای کارت دعوت
محل برگزاری جشن تولد یکسالگی دیانا : هتل پارس تبریز
ورود دیانا به هتل ساعت 15:45
گردش در محوطه ی هتل قبل از ورود مهمان ها با بابا اصغر
ساعت 16:30 - در انتظار مهمان ها - ورودی تالار
داخل تالار
کیک تولد دیانا جون به صورت دو طبقه و با نماد عدد 1
کیک تولدت رو خودت به تنهایی خوردی عزیز دلم . نوش جونت مامانی
دیانا به همراه دختر عمه ی یکی یه دونه ( ساینا جون)
مامانی قبلا هم گفتم چون دیوارهای تالار آینه کاری بود عکس تکی هات اینجوری در میومد! حالا توی این عکس زیاد معلوم نبود کی به کیه گذاشتم ولی از گذاشتن سایر عکس های تکی خوشگل مشگل توی وبلاگت معذورم
خروج دیانا از تالار: ساعت 20:30
آخرین عکس ها از محوطه ی داخلی هتل
اینم از هدیه های تولدت که بازم از مهمونامون تشکر می کنم. هدف دور هم بودن بود ولی ما رو خیلی شرمنده کردن. بیشتر هدیه ها نقدی بود که روز بعدش ( پنجشنبه) به حساب بانکیت ریخته شد.
اینم از جشن تولد قشنگ دختر گلمون دیانا
یک کیک خیلی خوش طعم ********** با چندتا شمع روشن
یکی به نیت تو ********** یکی از طرف من
الهی که هزار سال *********** همین جشنو بگیریم
به خاطر وجودت ********** به افتخار بودن