دیانادیانا، تا این لحظه: 12 سال و 7 روز سن داره

*دیانا * الهه ی ماه

ماه چهاردهم

1392/3/22 18:58
2,205 بازدید
اشتراک گذاری

عکس های ماه چهاردهم

 

 

 

ملوسک عزیزم وارده ماه چهاردم شدی. مبارکهههههههههههههههههههههتشویق

مامانی خیلی ناااااااااااااااازی قلب حرف زدنو راه رفتنت در حد المپیکه ولی دندون درآوردنت ...!!گریه

همچنان دندون درنیاوردی گریهما که زیر لفظی خریدیم حالا هفته ی پیش هم مادر جون اینا برات یه زیر لفظی دادن ( یه سرهم خیلی خوشگل) پس چراااااااااااااااااااااااااااااااچشمکگریهچشمک

ایشاله که به زودی دربیاری خیال باطل بریم سراغ کامل کردن لغت نامه ات:

آنا

آدا : آتا

دادا : دانیال

ناینا : ساینا

لالا

 عمه

کی؟ : کیه؟

سمام : سلام

نه نه ! : وقتی چیزی رو نمیخوای

تیتی : عروسک کیتی

 

و اما توضیح المسائل: من عاشق اینم که بچه وقتی هر کسی یا هر جایی میره قشنگ سلام کنه برا همین از همان روزهای ابتدایی شما در حال اموزش سلام گفتن بودی. اونقدر روت کار کردم بهت به موقع سلام دادم تا این ماه ثمره دادی. هر جا میریم و هر کسی رو که میبینی خودت اول بلند میگی : سمام ( آی سلام رو  هم می کشی)قلب

قربونت برم که اینقدر ناز و ماهی مامانی. نمیدونی چقدر  دیدن این صحنه ها لذت بخشهقلب

وقتی زنگ در خونمون به صدا درمیاد زود میری جلوی در وایمیستی و میگی :

کی ؟  خنده

هر جا هم که تلفن می بینی  یا صدای زنگ تلفنو میشنوی میگی :

اوو : الو  به من زنگ بزن

این روزها هم مشغول کار کردن با بن بن بن مقدماتی هستیم. تقریبا توی اتاقت هم اسم هر چیز رو ببرم با دستهای کوچولوت بهش اشاره می کنی. اسباب بازیهای محبوبت توپ و دوچرخه هستش. راستی مامانی قبلا هم نوشتم عاشق خوردن با چنگالی. بعضی ها میگن دخترت خیلی افاده اییه خانووووووووومابله درست 6 ماهه بودی که برات سفره کودک خریدم که هر جا مهمونی بریم وشما چیزی برداشتی بخوری من این سفره رو که خیلی خوشگل هستش رو باز کنم و شما توی سفره بشینی و قاقاتو بخوری.اصلا دوست ندارم بچه قاقا بدست از این ور به انور خونه راه بره!مشغول تلفن حالا که بعد از یک سال شما همه چی می خوری این همکاری شما با من توی مهمونی ها خیلی دیدنیه. اونقدر ناز میشینی توی سفره که نگوقلب از نظر شخص خودم بچه باید از همون اول آداب و معاشرت رو یاد بگیره امیدوارم که بتونم به بهترین شکل تربیتت کنم تا از مادر بودن خودم لذت ببرم نه شرمنده.فرشته از خدای مهربونم می خوام تا کمکم کنه که بهترین هدیه شو به بهترین وجه ممکن مراقبت کنم.آمینقلب

 

 

 


92/3/3

 

زیبایی عشق ، پاکی صداقت ، اوج مهربانی و نهایت آرامش همه در کنار تو برایمان

 معنی پیدا کرده است.

 

روزت مبارک بابا اصغر


 

 

 

 

  اندر احوالات دختریکی یه دونه ی مااااااااااااااااااااااا به روایت تصویر:

92/3/4

 

 قربونت برم من، عاشق این عکسم که حالا کیفیت هم نداره ولی آخه  اینجا شبیه جوجه ی تازه از تخم دراومده ایخنده

هیچ کنترلی از دست شما در امان نیستنیشخند

اینجا اولین باری هستش که شما سوار هلیکوپتر و قطار شدی. هر چند دلم شور میزد ولی نمیتونسم جلوی ذوق و شوقتو  بگیرم. خیلی جوگیر شده بودی. این شد که شما رو اول به خدا بعد به آقا دانیال گل گلاب سپردیم.نیشخنداسترسنیشخند البته هلیکوپتر خیلی ایمن بود  ولی قطار با داشتن کمربند باز جای دلهره داشت!استرسجالب اینجا بود که بعد از اتمام پیاده نمیشدی!قهقهه

انصافا دانیال هم خوب ازت مواظبت می کنه. تشویقبا دانیال کل شهربازی رو گذاشته بودین سرتون.نیشخند هر جا که اون تکی سوار میشد شما داد میزدی : دادااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااگریه

 

 

پخت کیک سیب توسط بابا اصغر و سرآشپز دیانا بانوخوشمزه

این اولین کیکی بود که بابا اصغر درست کرد. البته با دستور پخت مامان فلوریانیشخند

واقعا کیک خوشمزه ای شده بودتشویق جای امیدواری هستخنده

یه خاطره هم یواشکی برات می نویسم: ساکت

قبل از اینکه شما بپری تو بغل مامان و بابا ، یه روز از روزها من سرما خوردم ، بابات برام سوپ پخت !! چه سوپی !! اندازه ی سیب زمینی ها مثل سیب زمینی سرخ کردنی بود!!قهقههنیشخندقهقهه

خوشمزه بود ولی خوب دیگههههههههههههههنیشخند

خندهاستعداد باید شکوفا بشه دیگهخنده

 

سکوت اختیار می کنیمممممممممممممممممممآخ

 

 

ابراز محبت پسر خاله و دخترخاله به محض دیدن همدیگهخنده

 

عزیز دلم، من از روزی که میتونستی زرده ی تخم مرغ بخوری برات تخم بلدرچین خریدم. 3ماه خوردی بعد دیگه نخوردی . هر کاری کردم نشد حتی تخم مرغ معمولی هم جواب نداد . قاطی غذات کردم ، میفهمیدی تف می کردی بیرون. نگرانولی حالا بعد از یکسالگی که سفیده ی تخم مرغ رو هم میتونی بخوری یه ایده به ذهن مامان فلوریا خطور کرد. متفکرچون شما عاشق چنگالی تخم بلدرچین رو میزنم سر چنگال اونوقت شما بدوبدو میای طرفش و عرض جیم ثانیه تخم بلدرچین کوچولو موچولو ناپدید میشه.قهقهه

 

این اولین ماکارونی آشیانه ای هستش که برات پختم. از خود راضیخیلی خوشمزه شده بود. البته یه تغییراتی توی پختش دادم. چشمکروش نوشته بعد از 7 دقیقه ابکش کرده با سس مورد نظر نوش جان کنید ولی من سس رو ریختم روش بعدشم پنیر پیتزا و در نهایت یه سلفون کشیدمو 5 دقیقه گذاشتم توی ماکروفر . نیشخندشد لازنیای آشیانه ای که خیلی خیلی خوشمزه بود.خوشمزهخوشمزه

قلبنوش جونت جیگر مامانو باباقلب

 

 

 

 بالاخره همه چی آروم شد!!

 

 

92/3/22

 

سلام به دختر گلم و همه ی دوستان عزیز ، از این که در نبود ما جویای احوال شدید بی نهایت سپاسگذاریم. این دو هفته برای ما واقعا مثل کابوس بود!!گریه از یه طرف به خاطر ندانم کاری مسئولین مرکز بهداشت محله موقع زدن واکسن d3 به دیانا بانو دچار مشکل شدیم !! دکتر دیانا یه d3  کامل نوشته بود ولی مسئولین بهداشت گفتن نهههههههههههههههههههههه!! باید نصفش رو بزنید و نصفشم به خودت بزنیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! برا جلوگیری از پوکی استخوان خوبه خانم! با هزار مکافات بالاخره نصفش رو به شما زدن و نصفشم به زورررررررررررررر به من !!گریه

بعد از دو هفته شما دندون در نیاوردین ولی دندون عقل من که به دلیل کج بودن قرار نبود دربیاد سر باز کرد!! حالا خر بیار و باقالی بار کن!!! بعد از چند روز مقاومت بنده چون لثه باز شده بود و دندون هم نمیتونست دربیاد این شد که لثه عفونت کرد و حالا د بیااااااااااااااااااااااااا!! شنبه اش صبح زود رفتیم مطب دکتر دندونپزشکمون ! ماجرا تعریف و در نهایت تنبیه شدیم!! دکتر گفت فعلا هیچ کاری نمیشه کرد باید 10 روز دارو بخوری تا چرک خشک بشه بعد با جراجی این دندون عقل نازنین رو دربیاریم!!!گریهگریه بعد از من،  گفتم دکتر جون بابا دیانا دندون درنمیاره؟!! خندید  و گفت چه عجله ای هست!!متفکر بعد دهن مبارک شما رو باز کرد و با یه نگاه  گفت داره درمیاد نگران نباشنیشخند بعد از دو سه روز لثه های بالایی شما شدید متورم شدنیشخند یه خط های سفید هم رو لثه هاته! فکر کنم همه رو یه جا درمیاری!!ابله فعلا که هنوز درنیومده و فقط متورم شده!خیال باطل تعطیلات هم که برامون ...!!گریه یه تغیرات جزئی در دیوار اتاق ها می خواستیم بدیم که به یمن ورود گارگر جماعت و اوستا بنا کل وضع خونمون تغییر کرد!!!!!!!!!!!!گریه و زندگیمون شد:

همی چی نا آرومه ، ما چقدر بدبختیم ( لطفا با آهنگش بخونید!چشمک)

همه ی وسایل اتاق ها توی پذیرایی جمع شد و از چهارشنبه در پذیرایی زندانی شدیم!!گریه افسردگی روحی روانی گرفتیم و کارمون شد بود با یه دستمال و شیشه پاکن گردوخاک رو پاک کردن! دیدیم جواب نمیده شروع کردیم به نق زدن به بابا اصغر و گریه کردن از نوع شدید که فکر تو بوووووووووووووووووود!! کل زندگیم خاااااااکی شده بود!!گریهگریه خلاااااااااااااااااااااااااااااااااااصه اینکه بعد از چهار روز به زندگی عادی برگشتیم . همه چیز شسته ،روفته و تر و تمیز شد و حالا با خوشحالی تمام می خونیم:

همه چی آرومه ، ما چقدر خوشبختیملبخند

بغلای زندگگگگگگگگگگگی سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامبغل

 

این هم چند تا عکس از جیگر مامان و بابا توی این گیر و ا گیر:

قلب

این دوست خوب دیانا  ، محیا جونه که همسن دیاناست. محیا جون دختر یکی یه دونه ی دوست بابا اصغره. اینجا هم با اونا رفته بودیم سفره خانه ی سنتی برا خوردن بناب کبابی .خوشمزه

دیانای زندانی شده در پذیرایی!! مثل قناری خودتو میزدی به اینو  اونور که رها بشی!!  هی میرفتی توی ویترین تخت که گذاشته بودیم جلوی ورودی پذیرایی، بدین سان!!نیشخند

رفتن به پارک با دانیال جوووووووووووون

راستی 10 خرداد هم با خاله سونیا اینا رفتیم آتلیه برا عکس انداختن شما و آقا دانیال گل گلاب

هوراهورا

اینم ار عکسا که اینجانب از روشون عکس انداختم!نیشخند

 

 

گلم چند تا هم کار جدید یاد گرفتی:

موهاتو نشون میدی

وقتی می گم دعا کن قنوت می گیری

وقتی یواش حرف میزنم میگی هیسساکت

و در خاتمه : قربون شکل ماااااااااااااااااااااااااااتقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (38)

مرجان مامان آران
31 اردیبهشت 92 0:33
قربونت برم با اين حرف زدنتتتتتتت
ماماني كم پيدايييييييييي


سلام مرجان جووووووووووووووون، خوبی خانومی؟ آران جوووووووووون هم خوبه؟ یه مدت اینترنتمون قطع بود و یه مدت هم درگیر خاله بازی فک و فامیل بودیم.از روی ماه گل پسر من ببوس.
سوری مامان زهره
31 اردیبهشت 92 6:33
آفرین به این خانوم مودب!!!
در مورد دندون نگران نباشید می گن هرچی دیرتر باشه، سالم تر می مونه!


ممنونم سوری جون ، همه این حرفو میزنند ولی خوب از اونجایی که دیگه دیانا همه چیز می خوره خوردن بعضیا بدون دندون سخته دیگه!ایشاله زود دربیاد
مامان ستیانفس
31 اردیبهشت 92 7:49
ای جووووووووووووونم
به به ملوسک خاله چه ناز و خانم شده
فلوریاجان عکسش خیلی قشنگه،ببوس دیانای نازنین منو
دوست عزیزم خیلی کارخوبی انجام میدی،ان شاالله موفق میشیاز بچه های مودب خیلی خوشم میاد
امیدوارم همه مامانا مثل تو تربیت بچه هاشون واسشون مهم باشه

سلام عزیزم ، شما خوبید؟ ممنونم از لطفت . منم عاشق بچه های مودب هستم. امیدوارم بتونم اونجوری که می خوام تربیتش کنم. از روی ماه گل دخترم ببوسش

فرشته مامان ضحا
31 اردیبهشت 92 11:08
سلاااااااااااااااااااااااام فلوريا جون
سماااااام دياناي عزيز خاله
خوبي خاله جونم؟؟؟؟الهي قربون حرف زدنهاي شيرينت برم عزيزم.
آفرين فلوريا جون كه تربيت كردنت واقعآ بيسته من خودم در مورد سلام دادن به ديگران حساس بودم و ضحا از روزي كه به دنيا اومد،هر موقع ميديدمش اولين كلمه اي كه ميگفتم سلام بود.ولي فكر كنم كمي زياده روي كردم.بيرون هر كسي رو ميبينه سلام ميكنه،حتي غريبه ها.تا ميخوايم ماشين رو نگه داريم پنجره كه باز باشه سرشو ميبره بيرون و ميگه سلام،هر كسي هم كه جوابشو نميده ميگه:مامان چرا آقاهه با هم قهره بي تربيته
يادت باشه از سفره كوچولوش هم عكس بندازي ايده ي خوبيه.


سمااااااااااااااام خاله فرشته، ضحا جون خوبه؟
ممنونم از لطفت عزیزم، تو خودت واقعا یه دسته گل تربیت کردی. هزار ماشاله به این دختر نازم که توی ادب و کمال مثل مامان فرشته اشه.از روی ماه ضحا جون ببوس. حتما از سفرش یه عکس میندازم
هدی مامی مه نیا
31 اردیبهشت 92 15:48
ای جووووووووووووووووووونم خاله دلم برات تنگ شده بود


قربون خاله هدددددددددددددددی
مامان ضحی
31 اردیبهشت 92 18:29
سلام خانومی بهتون تبریک میگم با داشتن دختر ناز و مودب. دختر من که خیییییییییلیییییی شیطونه ولی به قول مامان جونش همکاریش با مامانش عالیه نمیدونستم بن بن بن برا این سن هم همست خوب شد گفتید ممنون


سلام عزیزم، خوبید؟ ممنونم از لطفتون. خدا ضحی جونو حفظش کنه هزار ماشاله خیلی دختر نازیه. مامانی اسمش بن بن بن مقدماتی هستش . 30 تا کارته. واقعا عالیه.
مامان ایسا
31 اردیبهشت 92 19:25
چهارده ماهگیت مبارک گلم.چه دخمل نازیییییخوشحال میشم تبادل لینک کنیم


سلام ، ممنونم از لطفتون.از اشناییتون خوشبختم. با کمال افتخار لینکتون کردم.امیدورام دوستان خوبی برا هم باشیم.
مامان بنیتا
1 خرداد 92 2:11
خوشگل من ورودت به چهارده ماهگی مبارک...آفرین دختر ناناز که این همه کلمه یاد گرفتی
مامانی نگران نباش دندونم در میاره و اونوقت همش باید نگران سیاه شدنشون از قطره آهن باشی


ممنونم خاله ی مهربونم
امیدواااااااااااااررررررررررررررم
ما که بی صبرانه منتظر یه مروارید کوچولو هستیم
طاهر
1 خرداد 92 11:55
من که میگم 2 راه بیشتر ندارین: 1- یه کم دندون رو جیگر بذارین تا دندوناش خودش دراد 2- براش دندون مصنوعی بخرین


ما هم می گیم شما برید به فکر دو تا زلف خودتون باشید که داره باد میبره!
ارادتمند دایی طاهر گل گلاب هستیم هاااااااااااااااا
بابابزرك ارسطو وگلشيد و...
2 خرداد 92 9:01
سلام
ماشالا به ديانا جون عزيزم

راستي مگه چند تا دندون در نياورده كه نگران شدين


سلام بابابزرگ مهربون
ممنونم از لطفتون
با اجازتون دیانا بانو اصلا دندون نداره!! یکی مثل گلشید جون از اونور بوم افتاده و یکی هم مثل دیانا جون که از اینور بوم افتاده!! البته دکترا میگن تا 18 ماهگی طبیعیه و جای نگرانی نیست. ایشاله که زود دربیاد.
مهسا مامان نورا
2 خرداد 92 15:30
ای جانم هزار ماشاله خاله جون ما اپیم


سلام عزیزم، ممنونم از لطفت. الان میااااااااااااااااااااام
نسیم
2 خرداد 92 21:51
عزییییییز دل قربون اون سمام کردنتچقد شما خانوم و مودبی آفرین به مامانی



سماااااااااااااااام خاله جونی، از لطف و محبتتون بی نهایت ممنونم
مامان پاني
3 خرداد 92 1:36
سلام خوشگل خانم ماشالله ديگه خانمي شده خيلي ميبوسمش دوستت داريم


سلام خاله جون، به پانی پرنسس پانیا نمیرسیم. از روی ماه دوس جون من ببوسید
صبا خاله ی ایسا
3 خرداد 92 19:23
دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان علی اگر نگیرم چه کنم
روز پدر مبارک
.....................................
سلام من خاله ی ایسا هستم ازین به بعد بیشتر به شما سر میزنم
کوچولوی دوست داشتنی

سلام گرم به خاله ی آیسا خوشگله، از تبریکتون بی نهایت ممنونم. وبلاگ خودتونه تشریف بیارید خوشحال میشیم.
مامان ستیانفس
4 خرداد 92 0:30
روز پدر مبارک
فلوریاجان ان شاالله همیشه سایه همسر مهربونت بالای سر تو و دیاناجونم باشه


ممنونم از مهر و محبتت عزیزم
پگاه مامان آرتین
4 خرداد 92 9:47
بابا اصغرمهربون روزتون مبارک وسایتون تاابدبرسر همسری ونازدخترباشه.دخترگلموببوسسسسسسسس


از طرف بابا اصغر از شما تشکر می کنم.
شما هم از روی ماه آرتین خوشگل من ببوس
مامانی طهورا
4 خرداد 92 11:04
ماشششششششششاله
چه ناز و خوردنیییییه


با چشمای قشنگتون می بینید خاله جووووووووووون
فرشته مامان ضحا
4 خرداد 92 14:43
ديانا جون خاله قربونت بره روز بابايي مبارك باشه
فلوريا جون اون عكسي كه ديانا كنار همزن برقي وايستاده رو ضحا نگاه كرده ميگه:يا اباالفضل ديانا مي افتي بيا پاييناز خنده روده بر شدم.هميشه خوش باشين.


ممنونم خاله جون، روز بابا علی هم مبارک باشه.
قربونت برم عزیز دلم که نگران دوس جونت شدی. میبوسمت دختر نازم
مهسا مامان نورا
5 خرداد 92 15:56
ناز منی خاله مثل یه قرص ماه میمونی با اون ژستای نازتدیره ولی روز باباتمبارک انشاله سایه اش بالا سرتون باشه


وای خاله تعریف نکنید جنبه ندارم هاااااااااااااا.
بی نهایت از لطف و محبتتون ممنونم خاله جووووووون
هدي مامي مه نيا
5 خرداد 92 16:06

عزيزمي خاله چه عكساي قشنگي خدا حفظت كنه وروجك خاله


شما هم عزیز دل مایین. خیلی دوستون داریم
مامان ستیانفس
6 خرداد 92 11:32
سلام سلام
به به عسل خاله کدبانو شدهعزیزم قربون اون دستهای کوچولو موچولوتدستت دردنکنه دیاناجونمخوش به حال مامانی عسل خاله داخل یخچال چیکار میکنیحتما نقشه این شیطونی رو با بابایی کشیدین تا مامانی رو بخندونین از عکسها معلومه که خیلی شیطون شدی عزیییییزم
مامانی ،دیاناجون رو از طرف من 2تا ببوس یه دونه گاز کوچولو هم بگیرآخه اون عکسش که رفته داخل سبد خیلی نازه


دیانا: سمااااااااااااااااااااااااام ، خوبید خاله جووون. ممنونم از محبتتون. خاله نقشه و اجراش با خودم بود! بیچاره بابام تقصیری نداشت. هر وقت در یخچال باز بشه من خودمو زود میرسونم و میرم توش. بعدش مامان با هزار ترفند منو میکشه بیرون!
فلوریا: سلام عزیزم. چشم حتما میبوسمش. بعضی وقتا خودمم گازش می گرم. حالا که شما امر فرمودین اجابتش از واجباته. از روی ماه ستیا جونم ببوس.
مامان ستیانفس
6 خرداد 92 11:40
من دوباره اومدم

یادم رفت بگم،دیاناجونم خوش به حالت حه غذای لذیذی دیشب که این عکس رو دیدم ساعت 1شب بود،از اونجایی که من خیلی شکموهستم آب دهنم راه افتاد به محمود گفتم هوس پاستا کردم دست مامانی درد نکنه، از ظاهرش معلومه که خیلی خوش مزه اس نوش جونت عزییییییییزم




شما هزار باره بیا، عزیز دل هستید

برا ستیا هم بپزین خاله جون خیلی خوشمزس

نیاز به دندون هم نداره یه هورت می کشیم میره تو گلووووو

مامان بنیتا
7 خرداد 92 2:37
عروسک نازم عکسات خیلی خیلی قشنگ بودن
آخه فدات شم چه جوری رفتی توی یخچالقربونه هیجانی شدنت توی شهربازی برم عسل خانوم
مامانی از کنترل بازی نگو که این وروجک منم همه رو داغون کرده از بس کوبیدتشون به سرامیک


ممنونم از مهر و محبتتون خاله ی مهربونوووووووووووووونم
آدم در مقابل هیچ بنی بشری به جز بچه اش سر تعظیم فرود نمیاره!! دنیای ما همین کوچولوهان. از روی ماه بنیتا جون ببوس
سارا مامانی شیدا
7 خرداد 92 13:51
آفرین دختر خوب و نازنین و مودب و خوشگل و شیرین زبون و...
آفرین مامانی که از الان به فکر تربیت درستی منم مثل خودت دوست دارم دخملیم همه جا خانم باشه و درست رفتار کنه اما مواظب باش زیاد بهش امر و نهی نکنی که باعث بی اعتماد به نفسی تو بزرگسالی میشه
روی ماه دیانا جونو ببوس


ممنونم از لطفت عزیزززززززززززم
مامان آنی
8 خرداد 92 18:31
ای جانم چه دخمل نازی خدا حفظش کنه


ممنونم از لطفتون مامان آنی جون
فرشته مامان ضحــــــــــا
9 خرداد 92 12:25
الهي سفره شو ببين چقدر خوشگله مثل ديانا جونم
آفرين به فلورياي عزيز كه هر نوع ترفندي رو اجرا ميكنه تا كودك دلبندش غذا بخوره،چنگال راهكار خوبيه.باز هم آفرين
ماكاروني هم نوش جونت
ما هم ماكاروني آشيانه اي خريديم ولي هنوز نپختيمش.از دست اين عموهاي فيتيله اي كه هي تبليغش كردن.
دوستـــــــــــــــــون داريـــــــــــــــــــــم


ما هم با همون تبلیغ ها رفتیم خریدیم. اولش دانیال خرید دیدیم خوب از آب دراومد بعد ما خریدیم.
مامان سارا
9 خرداد 92 17:25
عزیزم هزار ماشاا... چه بزرگ شده
چه ناز و خوردنی شده
از طرف من ببوسش عسل خانومو


ممنونم از مهر و محبتت عزیزم
الهام مامان تيانا
11 خرداد 92 9:58
سلام خاله جون 14 ماهگيت مبارك عزيز دلم .
فدات بشم كه انقده ماهي دخترم
چه سارافون قشنگي هم پوشيدي خاله
غذا ها هم نوش جونت عزيزم
قربون حرف زدنت خانومم كه انقده خوشكل حرف ميزني
خاله فدات بشه


سلام خاله الهااااااااااااااااااام
خوبید؟ تیانا جون هم خوبه؟
ممنونم از این همه مهر و محبتتون
دوستون داریم و از روی ماهتون می بوسیم
متین من
13 خرداد 92 17:21
وای عکسات خیلی خوشکل بودن همیشه شاد باشی بری پارک افرین شیرین زبون خاله

_______♥█████████♥_______♥█████████♥
_____♥█████████████♥___♥███████████♥
___♥█████████████████♥████♥________♥████♥
__♥████████████████████████♥___________♥███♥
_♥███████████████████████████♥__________♥███♥
♥████████████████████████████████♥_____♥███♥
♥█████████████████████████████████♥___♥███♥
♥██████████████████████████████████♥_♥███♥
_♥██████████████████████████████████████♥
__♥████████████████████████████████████♥
____♥████████████████████████████████♥
______♥████████████████████████████♥
_________♥███████████████████████♥
____________♥██████████████████♥
______________♥█████████████♥
_________________♥████████♥
___________________♥████♥
____________________♥██♥


قربون خاله ی مهربووووووووووووووووووون
شقایق مامان آرشا
17 خرداد 92 12:18
برا مامان با حوصله برا دخمل زرنگ و مودب مون
مامان ستیانفس
18 خرداد 92 15:20
ای بابا................. فلوریاجون عکسای جدید از دیاناجونم رو بذار هر روز میام وخبری نیست کم کم دارم نگران میشمدلمون واسه دیاناجونی تنگید
مامان ستیانفس
18 خرداد 92 16:43
فلوریا جون به مسابقه وبلاگی دعوتت میکنم بیا به وبلاگم سوالهارو ببین نفسی رو هم ببوس
مامان ستیانفس
20 خرداد 92 11:08
مامانی کجالییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟
فرشته مامان ضحــــــــــــــــــــا
22 خرداد 92 9:49
بابا كجا مونديد؟؟؟؟ دلتنگتــــــــــــــــــــــــــــــــــــون شديمااااااااااااااااااااااااا
مامان ستیانفس
22 خرداد 92 19:16
ان شاالله هرچه زودتر مرواریدهاش در میان
دیگه کم کم داشتم نگران میشدم
دلم واسه دیاناجون یه ذره شده بود مامانی
خوشحالم که برگشتین
عکسهای آتلیه دیاناجونم خیلی ناز شده


سلاااااااااااااااااااااااااااام
خوبید؟ دل ما هم شدید تنگ شده بود. ستیا بانو چطوره؟ قربونش برم یه تیکه جواهره. از روی ماهش ببوس عزیزم.
سارا مامانی شیدا
24 خرداد 92 1:12
دوستم خوشحالم که همه چیز آرومه و امیدوارم همیشه زندگیتون آروم و شاد باشهقربون دیانا خانم که اینقدر ناز شده


ممنونم از لطفت عزیزم
مامان بنیتا
25 خرداد 92 15:08
آخی عزیزم چه دو هفته پر استرسی داشتین حالا خداروشکر که زندگی به روال خودش برگشت..ایشالا همیشه اوضاع بر وفق مرادتون باشه گلم خوشگلم خیلییییی عکسات نازن مخصوصا اون عکس دونفره با پسرخاله جونت خدا حفظتون کنه
فرشته مامان ضحــــــــــــــــــــــــــا
27 خرداد 92 7:26
سلام خانمي.بلاخره تشريف آورديد. واي نگو مركز بهداشت با من هم اين كارو كرد آمپول d3 رو نصف نصف به من و ضحا زد و 4 دندون عقلم يكجا درومد.عجب كاري ميكنن ديانا جون خيلي دلتنگت بودم خاله عكسهاي آتليه هم خيلي قشنگه پيشاپيش ماهگردت هم مبارك