دیانادیانا، تا این لحظه: 12 سال و 13 روز سن داره

*دیانا * الهه ی ماه

ماه هشتم

عکس های ماه هشتم وسعت دوست داشتن همیشه  گفتنی  نیست پس به وسعت تمام ناگفته ها دوستت داریم دیانا         دیانای عزیزم ، این ماه فعالیتات زیاد شده ، ماشاله زمین که میذاریم همه جا رو میری وارسی می کنی!! زیر فرش! زیر مبل! زیر تخت!!  بشین پاشو یاد گرفتی، صدای اسب در میاری!! شدیدا بادکنک دوست داری، برا همین یه عالمه بادکنک خریدیم . بابا برات یه توپ صورتی هم خریده. وقتی می گم بابا کو؟ به در نگاه می کنی. تا مامان فلوریا برات آواز میخونه شروع به دست زدن می کنی. کلا هرروز بهتر از دیروز. خیلی عاشقتیم. راستی مامانی این اولین محرم شماست که حضور داری. نتونستم شما رو به مراسم شیرخوارگ...
27 آذر 1391

ماه هفتم

عکس های ماه هفتم   ***یک آسمون قشنگ تقدیم به  یک نگاه تو***   دعایت می کنم هرشب به عطر میخک و مریم ******** الهی در دلت هرگز نباشد غصه و ماتم     مامانی بالاخره شش ماهت تموم شد. واسه خودت یه خانومی شدی. رفتارت اجتماعی تر شده. گل هر مجلسی شما هستی. هرجا میریم ادمارو زود دورت جمع می کنی. بچه هارو خیلی دوست داری. به شیطنت های اونا می خندی. شروع این ماهت خیلی خوب بود. به سفره ابوالفضل دختر خاله بابا اصغر و تولد دختر عمه یکی یدونه ات (ساینا جون) دعوت بودی . انشاله همیشه دلت شاد ولبت خندون باشه.       عزیز دلم، وقتی برای واکسن پایان 6 ماهگی رفته بودیم ش...
22 آبان 1391

ماه ششم

عکس های ماه ششم    شروع ماه ششم دیانا یعنی 28 شهریور 91 درست مصادف با ولادت حضرت معصومه و روز دختر بود. خدارو هزار بار شاکریم  که چنین دختر  گلی رو برامون هدیه داده. روزت مبارک عزیز دل مامان و بابا         وای عزیز دلم نمیدونی چقدر ناز شدی به من میگی( آآ) به بابا میگی (می) به شیر خوردن میگی (مع) تازه یاد گرفتی دست بدی ، صورت همه رو ناز کنی. بعضی وقتها جیغ بنفش جهت جلب توجه میکشی. عاشق دوش حمام شدی واسه همین کار مامان رو راحت کردی . بعضی وقتها مامان بهت لعاب برنج میده البته در حد ابسیلونی. دیگه آخر این ماه شروع به خوردن می کنیم. عاشق عکس خودتی. تازشم وقتی ج...
26 مهر 1391