دیانادیانا، تا این لحظه: 12 سال و 13 روز سن داره

*دیانا * الهه ی ماه

ماه هجدهم

  عکس های ماه هجدهم   روز به خورشید می نازه ، شب به ماه و ما به داشتن دختر عزیزی مثل تو   سلام عزیز دل مامان و بابا.  قربون قد و بالات برم دختر دلبرکم. اونقدر نازی ، اونقدر ماهی ، اونقدر دلبری می کنی که هوش از سر ما می پره ***************************   اولین جمله ی دیانا : این چینه؟  = این چیه؟ *************************** مامان فلوریا : کی از همه قشنگتره؟ دیانا : من من ************************** دیانا ماه کو؟ دیانا : اشاره به آسمان و گفتن ماه ماه ماه ************************** هر جا پیشی می بینی با ذوق و شوق میری کنارش و با پات نازش می کنی **********************...
24 مهر 1392

ماه هفدهم

عکس های ماه هفدهم       سلام به روی ماه دختر نازم شانزده ماهگیت مبارک پرنسس کوچولو دلبری هاتو قربون ، نازو اداتو قربون فدات بشم الهی ، چه خوشگلی چه ماهی ( چه شعری گفتم ) بریم سراغ اضافه کردن کلمات جدید به لغت نامه ات : هوو : هلو نانا : نازی نی نی اوف : جایی که زخمی بشه قاقا : قاقا نونوچه عشقت شده تاب بازی! قبلا چنان رقبتی نشون نمیدای ولی نزدیک دو هفته ست که 1 الی 1/5 ساعت توش می شینی و بعد ما به زور برت میداریم فکر کنم ریشه ی این علاقه ی شدید بر می گرده به سوار شدن ما توی شهر بازی به کشتی صبا !!!!!!!! بله مامانی درست شنیدی کشتی صباااااااااااااااا! همشم تقصیر بابا اصغر بود که ما رو اغفال...
18 شهريور 1392

ماه شانزدهم

عکس های ماه شانزدهم       چقدر قلبت زیباست چه بی انتهاست قصر عشق تو و من ، چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم در کنار تو تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر می خوانمت تا دلم آرام بماند، فرزندم   سلام به روی ماه دختر یکی یدونه ی گل گلاب مامان و باباش. خیلی دوست داریم عزیزم. اونقدر شیرینی که نگووووووووووووووووووو می خوام اول از همه کلمه های جدید به لغت نامه ات اضافه کنم: دو ، دو ، سی ، چا = یک ، دو ، سه ، چهار بیدی = بده دوو = توپ   بریم به سراغ خاطراتمون . خاطره ی اولین نماز خوندن دیانا بانووووووووووووو اولش با مهر دزدی شروع شد. موقع نماز خوندن ما میومدی و مهرو ...
24 مرداد 1392

ماه پانزدهم

عکس های ماه پانزدهم       دخترک ناز من ، وارد ماه پانزدهم شدی یه دختر شیطون و دوست داشتنی لثه هات متورما ولی هنوز دندون هات درنیومدن یه کار جدید یاد گرفتی اونم در زدن با پشت دستت عاشق بپر بپر روی شکمی. کافیه بخوام دراز بکشم تا کمی استراحت کنم اونوقت زود میایو بپرهاتو شروع می کنی و تا بالا نیاریم ول کن قضیه نمیشی کلا 98 درصد وقت هام متعلق به شماست اون 2 درصد باقی مانده وقتیه که تو خوابم. خیلی دوست داریم غنچه ی ناز و کوچک     دانیال جون بهم گفته بود این عکسشو بذارم توی وبلاگ دیانا تا بزرگ که شد منو ببینه چه شکلی شدم اینم دانیال پنگول ،گل گلاب خاله ...
28 خرداد 1392

ماه چهاردهم

عکس های ماه چهاردهم       ملوسک عزیزم وارده ماه چهاردم شدی. مبارکههههههههههههههههههههه مامانی خیلی ناااااااااااااااازی حرف زدنو راه رفتنت در حد المپیکه ولی دندون درآوردنت ...!! همچنان دندون درنیاوردی ما که زیر لفظی خریدیم حالا هفته ی پیش هم مادر جون اینا برات یه زیر لفظی دادن ( یه سرهم خیلی خوشگل) پس چرااااااااااااااااااااااااااااااا ایشاله که به زودی دربیاری بریم سراغ کامل کردن لغت نامه ات: آنا آدا : آتا دادا : دانیال ناینا : ساینا لالا  عمه کی؟ : کیه؟ سمام : سلام نه نه ! : وقتی چیزی رو نمیخوای تیتی : عروسک کیتی   و اما توضیح المسائل: من عاشق اینم که بچه وقتی ه...
22 خرداد 1392

ماه سیزدهم

 عکس های ماه سیزدهم       دختر گلم ، عزیز دلم، می خوام توی این پست از شیطنت های شما و بابا اصغر بنویسم.چهره ی بابا اصغر شدیدا معصومه ولی باطنش یه شیطنتهایی نهفته است که نگو خودم میدونم که بابا اصغر شما رو از راه به در کرده! یه کارهایی می کنید که شیطون پیش شما لنگ میندازه!! جلوی یکتونو که می گیرم اون یکی شروع می کنه! البته تقصیر شما نیست هااااااااا بابا اصغر راه رو به شما نشون میده و شما زود توی اون مسیر جولان میدی. شدیدا بابایی شدی. از صبح تا شب 99 % بابا می گی و فقط1% مامان می گی و اونم وقتیه که شیر می خوای!!!! وای مامانی از رقصیدنت که نگوووووووووووووووووووو ، یه قر کمر میدی که همه دهنشون نزدیک 20 سا...
15 ارديبهشت 1392